راههای کهن اربعین؛از جادههای صفوی تا گردنههای قاجاری
خبرگزاری مهر، گروه استانها-کوروش دیباج: مسیرهای گمشده اربعین، راههایی هستند که روزگاری زائران ایرانی را از کوه و دشت، از گردنههای برفگیر و رودخانههای خروشان، به کربلا میرساندند. جادههایی که امروز زیر آسفالتهای مدرن پنهان شدهاند، زمانی با کاروانسراهای باشکوه، پلهای چوبی و آبانبارهای پرآب پررونق بودند. هر منزلگاه، خاطرهای از خستگی و آرامش، اشک […]
خبرگزاری مهر، گروه استانها-کوروش دیباج: مسیرهای گمشده اربعین، راههایی هستند که روزگاری زائران ایرانی را از کوه و دشت، از گردنههای برفگیر و رودخانههای خروشان، به کربلا میرساندند. جادههایی که امروز زیر آسفالتهای مدرن پنهان شدهاند، زمانی با کاروانسراهای باشکوه، پلهای چوبی و آبانبارهای پرآب پررونق بودند. هر منزلگاه، خاطرهای از خستگی و آرامش، اشک و دعا، تلاش و امید را در خود جا داده بود و رد پای این سفرهای تاریخی هنوز در سفرنامهها و اسناد وقفی باقی مانده است.
این گزارش، روایت سه کارشناس تاریخ، میراث فرهنگی و جغرافیای تاریخی است که مسیرهای گمشده اربعین را بازخوانی کردهاند. راههایی که با عبور کاروانها از دشواریهای طبیعی و تهدیدهای انسانی شکل گرفته بودند، اکنون در حافظه محلی و آثار تاریخی جلوه میکنند و یادآور پیوند میان ایمان، فرهنگ و تاریخ زائران ایرانی با سرزمین کربلا هستند. بازخوانی این مسیرها فرصتی است تا گذشته و امروز دوباره با هم پیوند بخورند و میراث تاریخی اربعین زنده بماند.
مسیرهای صفوی؛ راهی که با مذهب و فرهنگ پیوند داشت
علی مرادی، عضو هیئت علمی دانشگاه و متخصص تاریخ عصر صفوی، به خبرنگار مهر میگوید: در این دوره با رسمی شدن تشیع، دولت مرکزی سرمایهگذاری گستردهای برای تسهیل سفرهای زیارتی به عتبات انجام داد. مسیرهای متعددی طراحی شد که یکی از مهمترین آنها از اصفهان آغاز و پس از عبور از کاشان، قم، سلطانآباد، همدان و کرمانشاه به قصرشیرین میرسید. از آنجا زائران وارد خاک عثمانی میشدند. این مسیر علاوه بر اهمیت مذهبی، نقش فرهنگی و اقتصادی مهمی نیز ایفا میکرد.
وی توضیح میدهد: کاروانسراها در این مسیرها مانند ایستگاههای بینراهی عمل میکردند. برخی از این بناها با معماری باشکوه و کتیبههای وقفنامهای ساخته شدهاند که هدف از ساخت آنها را خدمت به زائران کربلا ذکر کردهاند. رباط شور، کاروانسرای بیستون و رباط ماهیدشت از نمونههای شاخص این شبکه بودند.
به گفته این پژوهشگر، در اسناد وقفنامهای و متون سفرنامههای عصر صفوی بارها به کمکهای مردمی برای تغذیه و اسکان زائران اشاره شده است. این سنت بعدها در قالب موکبهای امروزی تداوم یافت. حتی در برخی مسیرها، قنوات و چاههای آب صرفاً برای استفاده زائران حفر شده بود.
ویتاکید میکند: شناخت این مسیرهای تاریخی فقط برای پژوهشگران مهم نیست، بلکه میتواند به بازآفرینی مسیرهای زیارتی سنتی، رونق گردشگری مذهبی و معرفی ظرفیتهای فرهنگی مناطق کمتر شناختهشده کمک کند.
کاروانسراها؛ ایستگاههای بینراهی زائران کربلا
لیلا کیانی، کارشناس ارشد مرمت آثار تاریخی، درباره بُعد معماری این مسیرها به خبرنگار مهر توضیح میدهد که بسیاری از کاروانسراهایی که در مسیر زائران کربلا ساخته شدهاند امروز در حال فرسایش یا تخریب کامل هستند. این بناها فقط محل استراحت نبودند، بلکه مراکز تبادل کالا، فرهنگ و اخبار به شمار میرفتند. در عصر صفوی و قاجار، کاروانسراها با طرحهای چهارایوانی و مصالح محلی ساخته میشدند که دوام بالایی در برابر شرایط اقلیمی داشتند.
کیانی ادامه میدهد: هر مسیر زیارتی، با مجموعهای از کاروانسراها، آبانبارها، مسجدهای بینراهی و حتی بازارچههای کوچک همراه بود. این مجموعهها باعث میشد سفر چند هفتهای زائران به شکلی منظم و ایمنتر انجام شود. متأسفانه با تغییر مسیرهای مدرن و توسعه جادهها، بسیاری از این بناها متروکه شدند.
به باور این معمار، بازسازی و احیای این کاروانسراها نهتنها میتواند بخشی از میراث مذهبی ایران را حفظ کند، بلکه به ایجاد مسیرهای گردشگری-زیارتی منحصربهفرد کمک خواهد کرد. حتی امکان استفاده از این مسیرها در قالب تورهای پیادهروی تاریخی اربعین وجود دارد.
وی اضافه میکند: در چند سال اخیر برخی استانها اقدام به ثبت ملی این بناها کردهاند، اما هنوز بسیاری از کاروانسراهای مسیر اربعین در فهرست آثار ملی ثبت نشدهاند و این یک ضعف جدی در حوزه میراث فرهنگی است.
جغرافیای مسیرها و چالشهای سفر در قرون اخیر
محمود سلطانی، جغرافیدان تاریخی به خبرنگار مهر میگوید: در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، یعنی اواخر قاجار و دوره پهلوی اول، مسیرهای زائران به کربلا با چالشهای امنیتی روبهرو بود. خطر راهزنان، ناامنی مرزها و حتی درگیریهای سیاسی بین ایران و عثمانی، باعث شد کاروانها بزرگتر شوند و همراه با محافظ حرکت کنند.
وی توضیح میدهد: در بسیاری از سفرنامههای این دوران، به خطر عبور از گردنههای برفگیر و رودخانههای خروشان اشاره شده است. زائران گاه مجبور بودند از پلهای چوبی موقت یا گذرگاههای صعبالعبور استفاده کنند. همین سختیها باعث شد مسیرهایی مانند کرمانشاه–قصرشیرین جایگاه ویژهای پیدا کنند.
سلطانی ادامه میدهد: مرز خسروی از اواخر قاجار به تدریج به مهمترین گذرگاه زمینی زائران ایرانی بدل شد. این مسیر به دلیل کوتاهتر بودن و وجود امکانات نسبی، بیش از دیگر مسیرها مورد استفاده قرار گرفت. حتی در سالهایی که دولت عراق محدودیتهایی اعمال میکرد، همچنان زائران از راههای فرعی خود را به این مرز میرساندند.
این جغرافیدان در پایان میگوید: بسیاری از این مسیرها امروز یا زیر جادههای مدرن پنهان شدهاند یا به طور کامل از میان رفتهاند. احیای آنها علاوه بر ارزش فرهنگی، میتواند به توسعه تعاملات بین مرزی ایران و عراق در حوزه گردشگری مذهبی کمک کند.
بازخوانی مسیرهای گمشده؛ پلی میان گذشته و امروز زائران اربعین
مسیرهای تاریخی زائران ایرانی به کربلا، میراثی است که هنوز رد پای ایمان، تلاش و فرهنگ را در خود جای داده است. کاروانسراها، پلها، آبانبارها و جادههای صفوی و قاجاری تنها سازههای فیزیکی نبودند، بلکه نماد پیوند مردم با مقصد مقدس و نشانگر تعامل میان فرهنگ، دین و جامعه بودند.
با بازخوانی و ثبت این مسیرها، میتوان نهتنها هویت تاریخی و مذهبی سفرهای اربعین را احیا کرد، بلکه فرصت ایجاد مسیرهای گردشگری-زیارتی منحصربهفرد و توسعه تعاملات فرهنگی میان ایران و عراق فراهم میشود. گذشتهای که در اسناد و آثار باقی مانده است، امروز میتواند الهامبخش نسلی باشد که میخواهد هم با تاریخ آشنا شود و هم تجربه زیارت را در قالبی ملموس و اصیل دنبال کند.
دیدگاهتان را بنویسید