روزی که قبرستان نفسش بند آمده بود

کنگاور – ایرنا – در دل روزی غم‌انگیز، هوای کنگاور به شدت دندان روی هم می‌سایید و بغضی سنگین بر گلو نشسته بود. ناگهان صدای آژیر آمبولانسی مشکی، مانند خنجری بی‌هوا، سکوت قبرستان را شکافت و دل‌ها را به لرزه درآورد. قربانی دیگری از جرعه‌ای که وعده‌ خوشی می‌داد، اما در نهایت نامش را مرگ امضا کرد.

لینک کوتاه مطلب
کپی شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *