صدایی که از حنجره نمیآید!
خبرگزاری مهر– مجله مهر: حتماً اسم استیون هاوکینگ، فیزیکدان معروف بریتانیایی را شنیدهاید؛ مردی که با وجود ناتوانی شدید جسمی، تا پایان عمرش اندیشههای بزرگ را به جهان عرضه کرد. او سالها قدرت تکلم و حرکت را از دست داده بود، اما به کمک دستگاهی خاص میتوانست با دیگران ارتباط برقرار کند. این دستگاه، با […]
خبرگزاری مهر– مجله مهر: حتماً اسم استیون هاوکینگ، فیزیکدان معروف بریتانیایی را شنیدهاید؛ مردی که با وجود ناتوانی شدید جسمی، تا پایان عمرش اندیشههای بزرگ را به جهان عرضه کرد. او سالها قدرت تکلم و حرکت را از دست داده بود، اما به کمک دستگاهی خاص میتوانست با دیگران ارتباط برقرار کند. این دستگاه، با تشخیص حرکتهای ظریف گونه یا چشم او، کلمات را انتخاب میکرد و سپس بوسیله کامپیوتری آنها را به زبان میآورد. حالا تصور کنید نیازی به حتی همان حرکت کوچک هم نباشد؛ فقط کافی است فکر کنید تا کلمهای گفته شود و فرمانی اجرا شود.
این دقیقاً همان کاری است که فناوری رابط مغز و رایانه یا BCI (Brain-Computer Interface) انجام میدهد در اصل پلی مستقیم میان مغز انسان و دنیای دیجیتال. فناوریای که میتواند فکر را به عمل تبدیل کند؛ بدون صدا، بدون حرکت، فقط با فعالیت الکتریکی مغز.
شاید برایتان جالب باشد که با این فناوری شگفتانگیز آشنا شوید از چگونگی عملکردش تا کاربردهای فعلی و آیندهاش، و رقابتی که دیگر فقط در دست آمریکا نیست و کشور چین هم با سرعتی خیرهکننده وارد این حوزه شده و در کنار شرکتهایی مانند نورالینک، به یکی از رقبای اصلی فناوری مغز و رایانه در جهان تبدیل شده است. رقابتی که با اختلاف بیست سال بین آمریکا و چین آغاز شده اما سرعت رشد چین در این زمینه بسیار چشمگیر بوده است. این همان جاه طلبی است که چین را به رقیب قدرتمندی برای آمریکا تبدیل خواهد کرد و عرصه رقابت را در زمینه فناوری مغزی برای آمریکا سختتر میکند.
اولین حرفها و نور امید
(من گرسنه هستم… ) این اولین جمله زن چینی است که سالها به بیماری (ASL) یا همان بیماری عصبی پیش رونده مبتلا شده بود، که عملکرد حرکتی عضلاتش را مختل ساخته و حتی توانایی صحبت کردن، غذا خوردن، حرکت و تنفس را به مرور زمان از دست داده بود، اما حالا فناوری رابط مغز و رایانه توانسته است نور امید را از طریق بیان کردن کلماتی که سالها از توانایی آن محروم بوده را زنده کند.
فناوریای که ذهن را از بند زبان و حرکت آزاد میکند
در جدیدترین گزارش سی ان ان، چین اعلام کرده که تراشه Beinao-۱( بینائ و۱) با موفقیت روی پنج بیمار کاشته است. این تراشه بیسیم کوچک، تنها بهاندازهی یک سکه است، اما میتواند کلمات را تنها از طریق فعالیتهای مغزی رمزگشایی کند. این پروژهی علمی که در ماه مارس انجام شده، نه فقط توانسته بیماران را بدون نیاز به حرف زدن یا حرکت، به «بیان» برساند، بلکه در نوع خود پاسخی است به انحصار فناوریهای مغز رایانه در دست شرکتهای غربی. ویدئوی رسمی این جراحی که توسط رادیو و تلویزیون پکن ضبط شده، گام تازهای را در مسیر پزشکی، فناوری، و حتی آیندهی ارتباطات بشر نشان میدهد.
تفاوت مسیر در چیست؟
تا چند سال پیش، کار گذاشتن یک تراشه در مغز شبیه داستانهای علمیتخیلی بود؛ ولی امروزه به یکی از جدیترین رقابتهای فناوری در جهان تبدیل شده است.
در حالی که شرکت آمریکایی نورالینک برای نصب تراشه در مغز به سراغ جراحیهای تهاجمی میروند (یعنی باز کردن بخشی از جمجمه و ورود مستقیم به مغز) اما شرکت چینی به نام NeuCyber، روشی متفاوت و خلاقانه را انتخاب کرده. در شیوهی آمریکایی، پزشکان باید بخشی از محافظ مغز را باز کنند تا بتوانند تراشه را جایگذاری کنند. این کار اگرچه امکان دسترسی دقیق به نواحی خاص مغز را فراهم میکند، اما خطرات زیادی هم به همراه دارد: از عفونت و خونریزی گرفته تا طولانیشدن دوره بهبودی.
اما طرف مقابل، چینیها با رویکردی متفاوت وارد میدان شدهاند. شرکت NeuCyber توانسته راهی پیدا کند تا بدون نیاز به جراحی باز، تراشهها را در مغز کار بگذارد. این روش که «نیمهتهاجمی» یا حتی در مواردی «غیرتهاجمی» توصیف میشود، نیاز به باز کردن کامل جمجمه ندارد و در نتیجه، هم برای بیمار امنتر است و هم روند جراحی سادهتر و سریعتر پیش میرود.
در حالی که تا همین چند سال پیش چین در حوزهی فناوریهای عصبی عقبتر از رقبای غربی بود، حالا با سرعتی چشمگیر در حال نزدیکشدن به استانداردهای جهانی است و حتی در بعضی زمینهها از آمریکا هم جلو زده. رقابت بین این دو کشور حالا دیگر فقط محدود به هوش مصنوعی یا ابر رایانهها نیست؛ آینده ذهن انسان، حافظه، یادگیری و حتی ارتباط بدون زبان، میدان نبرد تازهای شده که در آن، نوآوری حرف اول را میزند. اگر این مسیر با همین شتاب ادامه پیدا کند، باید منتظر روزی باشیم که جراحی مغز به اندازه گذاشتن یک هدفون ساده، بیدردسر و کمخطر باشد.
بازار داغ فناوری
فناوری رابط مغز و رایانه نهتنها مرزهای علم را جابهجا کرده، بلکه حالا جای محکمی در اقتصاد جهانی باز کرده است. تنها در سال ۲۰۲۳، ارزش این بازار از ۲ میلیارد دلار فراتر رفت و پیشبینیها نشان میدهد که تا سال ۲۰۳۰ با رشدی سالانه بیش از ۱۵ درصد، به بیش از ۶ میلیارد دلار خواهد رسید. این آمارها بهخوبی نشان میدهند که مغز انسان حالا فقط ابزار فکر کردن نیست؛ بلکه به بازاری چند میلیارد دلاری تبدیل شده است.
دو روی یک سکه؛ پیشرفت یا کنترل!
وقتی حرف از فناوریهایی مثل «رابط مغز و رایانه» به میان میآید، بیشتر ما به یاد فیلمهای علمیتخیلی میافتیم؛ دنیایی که در آن آدمها دیگر فکر نمیکنند، بلکه ذهنشان کنترل میشود. هرچند این فناوری میتواند برای بیماران ناتوان یک راه نجات باشد یا کارهای روزمره را سادهتر کند، اما پرسشهای نگرانکنندهای هم مطرح است: اگر روزی ذهن ما را نه خودمان، بلکه دیگران بخوانند چه؟ اگر مرز میان «فکر کردن» و «فرمان گرفتن» از بین برود، چه بر سر آزادی اندیشه خواهد آمد؟
بازنویسی آینده بشر
چین با گامهایی سریع و حسابشده در حال پیشی گرفتن از رقبای غربی در عرصه فناوریهای رابط مغز و رایانه است. برخلاف تصور رایج که نوآوریهای فناورانه در این حوزه تنها در درهی سیلیکون یا شرکتهایی مانند نورالینک رقم میخورند، اکنون چین با بهرهگیری از پشتیبانی دولتی، زیرساختهای پژوهشی قدرتمند و رویکردی عملگرایانه، نهتنها به این رقابت وارد شده بلکه در مواردی چون بیسیم بودن ایمپلنتها، گسترهی سیگنالبرداری از مغز، و تعداد آزمایشهای انسانی، گوی سبقت را از آمریکا ربوده است. در جهانی که آیندهی تعامل انسان و ماشین در گرو همین فناوریها رقم میخورد، چین با سرعتی چشمگیر در حال تعریف دوبارهی معادلات قدرت در قلمرو دانش عصبمحور است.
تصور کنید روزی را که دیگر برای نوشتن، به انگشتانتان نیاز ندارید؛ کافی است فکر کنید و جمله روی صفحه ظاهر شود یا بیمارانی که سالها در سکوت زندگی کردهاند، ناگهان صدای خود را بازیابند؛ آن هم بدون هیچ سیم و دستگاه خارجی. کلاسهای درس به جایی تبدیل شوند که دانشآموزان مفاهیم را با اتصال مستقیم به مغز دریافت میکنند، مانند دانلود کردن یک فایل. سربازها با فرمان ذهنی پهپاد را هدایت میکنند و کارمندان با تمرکز، دستور انجام کار را به رایانه میدهند. حتی روزی فرا برسد که انسانها بتوانند فقط با فکر کردن، با یکدیگر مکالمه ذهنی داشته باشند. در چنین جهانی مرزی میان ذهن و رایانه وجود ندارد و شاید آغاز این دگرگونی بزرگ نه از کالیفرنیا، بلکه از قلب پکن اتفاق بیفتد.
دیدگاهتان را بنویسید