عطار نیشابوری چه توصیفی از امام حسین (ع) دارد؟؛ نخستین رباعی عاشورایی
به گزارش خبرنگار مهر، محمد مرادی شاعر، منتقد ادبی و استاد دانشگاه در سلسله یادداشتهایی به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته و این گونه شعر را از آغازین قدمهای شعر فارسی پیگیری کرده است. دقیق شدن در لحظات و دقایق و ظرایف شعر عاشورایی، از ویژگیهای یادداشتهای مرادی است که خواندن آن را برای علاقهمندان به […]
به گزارش خبرنگار مهر، محمد مرادی شاعر، منتقد ادبی و استاد دانشگاه در سلسله یادداشتهایی به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته و این گونه شعر را از آغازین قدمهای شعر فارسی پیگیری کرده است.
دقیق شدن در لحظات و دقایق و ظرایف شعر عاشورایی، از ویژگیهای یادداشتهای مرادی است که خواندن آن را برای علاقهمندان به ادبیات و شعر عاشورایی مغتنم میکند.
مرادی در پانزدهمین قسمت از این یادداشتها به شعرهای عاشورایی شیخ فریدالدین عطار نیشابوری و نیز اشعار عاشورایی که به او نسبت دادهاند، پرداخته است.
در ادامه قسمت پانزدهم «شعر عاشورایی» را میخوانید:
یکی از مهمترین شاعران پیش از هجوم مغول که در سیر تحول ادبیات عاشورایی بارها از او سخن رفته، شیخ فریدالدین عطار نیشابوری (مقتول به ۶۱۸ یا ۶۲۷) است. آنچه در سیر عطارپژوهی باید از آن یاد کرد، نخست شش اثری است که اغلب منتقدان، آنها را از آثار مسلّم شیخ نیشابور دانستهاند؛ تذکرهالاولیا (بخش نخست) و منطقالطیر و مصیبتنامه و الهینامه و مختارنامه و دیوان.
در دیوان عطار، صرفاً اشاراتی محدود به عاشورا و امام حسین (ع) دیده میشود؛ از جمله بیت زیر از قصیدهای که در آن عطار به امام حسین (ع) با لقب «تشنه به خون غرقه» سوگند خورده است:
به دشنهخوردهی آن تشنهی به خون غرقه
به نوشداری در زهر کشتهی زهرا (دیوان، ۷۲۶)
نکته قابل تأمل درباره این قصیده علاوه بر سبک متمایز، نشانههایی از سفر شاعر و دور شدن از درگاه ممدوحی خاص و طلب بخشش است که این احتمال را جدی میکند که این شعر چون برخی دیگر از بخشهای دیوان، از آن عارف نیشابور نباشد و شاعران آن، دیگر عطارشُهرتان بودهاند.
در باب سوم مختارنامه نیز به شیوه حدیقه سنایی و مصیبتنامه، پس از خلفا، رباعیای در ستایش امام سوم (ع) درج شده که از نخستین رباعیات عاشورایی ادبیات فارسی است:
ای گوهر کان فضل و دریای علوم
وز رأی تو دُرّ دُرج گردون منظوم
بر هفت فلک ندید و در هشت بهشت
نُه چرخ، چو تو پیشروِ ده معصوم (مختارنامه، ۹۰)
در الهینامه عطار نیز حکایتی در کرامت امامحسین (ع) روایت شده (الهینامه، ۱۷۲)؛ اما مبسوطترین شعر عاشورایی او، مربوط به مقدمات مصیبتنامه است:
کیست حق را و پیمبر را ولی
آن حَسنسیرت، حسین بن علی (مصیبتنامه، ۱۴۶)
از مضامین رایج در شعر عطار، تصریح به «معصومان نسل آن حضرت» است که در رباعیات او نیز، نمود یافته است:
نه فلک را تا ابد مخدوم بود
زان که او سلطان ده معصوم بود (همان، ۱۴۶)
ابیات زیر نیز توصیفی دردمندانه از شهادت آن حضرت در کربلاست و شاید نخستین نشانه مضمون پیوند شفق و خون امام (ع) در شعر فارسی:
تشنه او را دشنه آغشته به خون
نیمکشته گشته سرگشته به خون
آنچنان سر، خود که برّد بیدریغ
کآفتاب از درد آن شد زیر میغ
گیسوی او تا به خون آلوده شد
خون گردون از شفق پالوده شد
کی کنند این کافران با اینهمه؟
کو محمد؟ کو علی؟ کو فاطمه؟
صد هزاران جان پاک انبیا
صفزده بینم به خاک کربلا
در تموز کربلا تشنهجگر
سر بریدندش، چه باشد زین بتر؟
با جگرگوشهی پیمبر این کنند
آنگهی دعویّ داد و دین کنند (همان)
دسته دوم آثار مطرح در کارنامهی «عطارپژوهی» مثنویهایی است که در فاصله سده هفتم و نهم به نام عطار جعل شده یا سروده شاعرانی با تخلص عطار بوده است. از آن میان، «خسرونامه» یا «گل و هرمز» از شاخصترین منظومههاست که برخی پژوهشگران آن را از عطار میانجی (ف. ۶۱۹) دانستهاند. (ر. ک. نحوی، ۱۳۸۹) اما آنچه این اثر را در پژوهشهای عطاری، مهم نشان میدهد، نخست، کهن بودن نسخه در دست از آن (مورخ ۶۹۳) است و دوم، شباهتهای مضمونی و ساختاری که این اثر با مصیبتنامه از سویی و با مختارنامه از دیگرسو دارد.
از جمله در این منظومه نیز شاعر به شیوه سنایی و مصیبتنامه و مختارنامه پس از خلفا، حسنین (ع) را ستوده است:
امامی کآفتاب خافقین است
امام از ماه تا ماهی حسین است
چو خورشیدی جهان را خسرو آمد
که نُه معصوم پاکش پسرو آمد (خسرونامه، ۲۵)
علاوه بر ترکیب «نُه معصوم»، پیوند خون امام حسین (ع) و شفق، از دیگر نشانههای شباهت این شعر عاشورایی با ابیات مصیبتنامه است:
بسی خون کردهاند اهل ملامت
ولی این خون نخُسبد تا قیامت
هر آن خونی که بر روی زمانه است
برفت از چشم و این خون جاودانه است
چو ذاتش آفتاب جاودان بود
ز خون او شفق باقی ازآن بود (همان)
درباره پیوند دیگر مثنویهای مشهور بهنام عطار از جمله اشترنامه که گویا از عطاری سوم است و ویژگیهایی خاص خود دارد و مظهرالعجائب و جواهراِلذات و لسانالغیب که قاعدتاً از عطار تونی شاعر قرن نهم است، باید در مجالی دیگر سخن گفت. همچنین است بیسرنامه و بلبلنامه و وصلتنامه و هیلاجنامه و پندنامه و… که در اغلب این آثار، نشانههای شاعری شیعی یا سنیّای دوازدهامامی را میتوان دید. (ر. ک. مرادی، خضر وادی دهم، صص ۱۲۹ تا ۱۴۸)
*
پیش از این، چهارده قسمت از این یادداشتها با عناوین زیر منتشر شده است:
* «لالاییهای حضرت زهرا (ع) آغاز شعر عاشورایی است؛ رخت عزا بر تن شعر فارسی»
* «اولین شعر عاشورایی در ادبیات فارسی سروده کیست؟»
* «دوره غزنوی و افول شعر عاشورایی؛ تنها یک بیت در دیوان شعرای زمان»
* «نقش شعرهای کوتاه در انتقال فرهنگ عاشورا؛ باباطاهر عریان شیعه است؟»
* «ناصرخسرو سیدالشهدا» را چگونه نام میبرد؛ اندوه همیشگی از شهادت امام»
* «اشاره به عاشورا در شعر درباری و مدحی؛ قطران تبریزی درباره عطش چه گفت؟»
* «افزایش ارجاع به عاشورا در قرن ششم؛ ماجرای کربلا در شعر دربار غزنوی»
* «اولین حضور حضرت عباس (ع) در ادب فارسی؛ «علینامه» نخستین حماسه شیعی»
* «سنایی دومین شاعر عاشورایی تاریخ؛ نفرین خاندان ابوسفیان در شعر فارسی»
* «کاملترین گنجینه شعر عاشورایی تا آغاز قرن ۶؛ اشعار سنایی و زیارت ناحیه»
* «ادبیات عاشورایی از چین تا شرق اروپا؛ قرن ششم و نخستین مدحهای غلوآمیز»
* «نقش شهر «ری» در رشد شعر عاشورایی؛ اولین مقتلنویس عاشورایی کیست؟»
* «شاعری که بر محتشم کاشانی اثر گذاشت؛ شاعر شاخص شعر شیعه در «ری» کیست؟»
* «مشهورترین شاعر قرن ۷ درباره محرم چه گفت؟؛ آغاز استقلال شعر عاشورایی»
دیدگاهتان را بنویسید