بازدارندگی با «سپر پولادین اتحاد»
به گزارش خبرگزاری مهر، صبح نو نوشت: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز شهادت امام رضا (ع) بار دیگر یک حقیقت راهبردی را برجسته ساخت: سپر پولادین اتحاد تنها تضمینکننده بقا و بالندگی ایران است. اتحاد و انسجام پساجنگ ۱۲ روزه ادراک دشمن آمریکایی_صهیونی از ایران اسلامی را تغییر داد و با هوشیاری ملت […]
به گزارش خبرگزاری مهر، صبح نو نوشت: بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز شهادت امام رضا (ع) بار دیگر یک حقیقت راهبردی را برجسته ساخت: سپر پولادین اتحاد تنها تضمینکننده بقا و بالندگی ایران است. اتحاد و انسجام پساجنگ ۱۲ روزه ادراک دشمن آمریکایی_صهیونی از ایران اسلامی را تغییر داد و با هوشیاری ملت بزرگ ایران، برنامههای دشمنان در مواجهه و به شکست کشاندن آنان را نقش بر آب کرد.
در شرایطی که دشمنان بیرونی با همه ابزارهای جنگ ترکیبی – از تحریمهای فلجکننده تا عملیات رسانهای و جنگ شناختی – در پی فرسایش اقتدار ملیاند، هرگونه القای شکاف در داخل میتواند به «سیاهچاله استراتژیک» برای کشور بدل شود. ایران پس از جنگ برتری ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی خود را برای همگان نمایان و تثبیت کرد؛ چندصدایی و سنگ پرانی به سمت وضعیت مقتدرانه پسا جنگ گذشته، حال و آینده ایرانیان را توأمان به پرتگاه خواهد برد و دشمن را نسبت به تهاجم به منافع و امنیت ملی ایرانیان، حریص خواهد کرد.
بیانیه اخیر جریان اصلاحات که مشق رادیکالها برای فشار بر دولت چهاردهم و به یک معنا گذار نرم از دولت وفاق بود، مسیری تاریک را مقابل مردم قرار داده بود که احزاب میانه رو مانند سازندگی، ندا و افراد شاخصی را مجبور به فاصله گذاری صریح با آنها کرد. از این رو نگاه ظاهربینانه به سیاست داخلی و مهمتر از آن سیاست خارجی در همین بستر معنا مییابد که قصدی جز تکمیل پازل نیمه تمام و طرح شکست خورده دشمن را ندارد. این بیانیه در ظاهر پر از واژگان فریبنده است: «آشتی ملی»، «انتخابات آزاد»، «کنترل نظامیان»، «بازنگری فوری» و غیره. اما در باطن چیزی جز مهندسی واژگان برای وادادگی تدریجی نیست. در واقع، این متن را باید «مانیفست وادادگی» نامید؛ متنی که میکوشد با بزک کلمات، همان کلیدواژههای مطلوب واشنگتن و تلآویو را به زبان فارسی ترجمه کند.
البته در فرای این سند، مواضع افراد شناخته شده و بیانیههای گاه و بی گاه، به نام کارکشتگان سیاست خارجی یا اقتصادی، پیشنهاد رفراندوم و چه و چه، جملگی یک درختواره را تشکیل میدهند: کرنش ایران در برابر آمریکا؛ حالا با مواضع قاطع و نهیب معنادار رهبر انقلاب اسلامی فریب خوردگان داخلی، ظاهربینان خوش باور به نسیه های غربی صهیونی و تمام کسانی که نیت تضعیف ملت ایران را خواسته یا ناخواسته در ذهن و عمل دارند، باید مسیر درست و همسو با انسجام و اقتدار ایرانیان را انتخاب کنند.
تأمل در تناقضهای درونی این گفتمان کافی است. از یکسو به نقش نیروهای مسلح در دفاع از کشور اعتراف میشود، و از سوی دیگر بازگشت آنان به پادگانها مطالبه میشود؛ از یکسو سخن از اعتماد عمومی به میان میآید، و از سوی دیگر نهادهای قانونی زیر سوال میرود. این پارادوکسها نشان میدهد اصلاحات بواسطه سیطره رادیکالها امروز نه یک جریان ملی، بلکه به «حلقههای نیابتی» برای انتقال گزارههای غربی تقلیل یافته است.
زمان انتشار این بیانیه نیز بسیار گویاست. درست در مقطعی که ایران با پیروزی ژئوپلیتیکی در جنگ ۱۲ روزه جایگاه راهبردی خود را تثبیت کرده، چنین بیانیهای به جای بازتاب روحیه ملی، با تصویرسازی از ضعف و بحران، عملاً خوراک رسانههای دشمن را فراهم میسازد. این همان چیزی است که میتوان آن را «بازنمایی شکست غیرواقعی» نامید؛ یعنی تبدیل دستاوردهای ملی به بهانهای برای القای شکست.
رهبر انقلاب با تأکید بر ضرورت حفظ انسجام داخلی، در واقع هشدار دادند که دشمن به دنبال «جنگ روایتها» است؛ روایتی که اگر از درون بازتولید شود، به مراتب خطرناکتر از فشار بیرونی خواهد بود. در چنین شرایطی، تکرار نسخههای شکستخورده غربی – از تعلیق غنیسازی تا سیاه نمایی از وضعیت کشور– چیزی جز خلع سلاح نرم و سخت ملت ایران نیست.
امروز ایران در برابر یک دوگانه تاریخی قرار دارد: در یک سو، جبهه مقاومتگرانی که بر «اقتدار ملی و بازدارندگی همهجانبه» پای میفشرند؛ و در سوی دیگر، جریان «واژهپردازان سازش» که با واژهسازیهای زیبا و فریبنده، مسیر خود را بزک میکنند. انتخاب روشن است: تنها راه عزت و امنیت ایران، همبستگی هوشمندانه و ایستادگی فعال است. هر صدایی غیر از این، پژواک جنگ روانی دشمن است.
دیدگاهتان را بنویسید