لبیک به فرمان رهبری در مسیر وحدت دین و دانش
به گزارش خبرگزاری مهر، فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیهای، پیروزی ملت ایران و ناکامی رژیم صهیونیستی را سرآغاز مرحلهای نو در مسیر رشد علمی و تمدنی دانست و با تأکید بر فرمایش رهبر معظم انقلاب که «جمهوری اسلامی و ملت عزیز ایران قدرت، عزم، استقامت و دست پُر خود را به دنیا […]
به گزارش خبرگزاری مهر، فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیهای، پیروزی ملت ایران و ناکامی رژیم صهیونیستی را سرآغاز مرحلهای نو در مسیر رشد علمی و تمدنی دانست و با تأکید بر فرمایش رهبر معظم انقلاب که «جمهوری اسلامی و ملت عزیز ایران قدرت، عزم، استقامت و دست پُر خود را به دنیا نشان داد»، نسبت به سازمند کردن پیکره یکپارچه دین و دانش در مسیر استقرار شاخصهای انسان ساز و تسهیل کننده زندگی سعادتمند بشر اعلام آمادگی کرد.
تجاوز ظالمانه منجر به شکست رژیم اسرائیل و پیروزی ملت شریف ایران، آغاز جدیدی را ذیل زعامت و امامت رهبر حکیم انقلاب اسلامی و با حضور همه ملت شریف ایران رقم زد که در درجه اول به تعبیر رهبر معظم انقلاب "جمهوری اسلامی و ملّت عزیز ایران قدرت خود، عزم و ارادهی خود، استقامت خود و دست پُر خود را به دنیا نشان داد" و درک عمیقتری از اقتدار و استحکام علمی و ظرفیتهای اجتماعی ایران عزیز را اثبات کرد.
جمهوری اسلامی ایران یک نظام دانشبنیان و در عین حال ضداستعماری، مقابله کننده با نظام سلطه جهانی و کشوری عدالتگرا و حامی مظلومین و خصوصاً مردم مظلوم فلسطین است. در واقع ایران عزیز ضمن تعامل با جهان و همکاری با همه نهادهای بینالمللی رهیده از سلطه، یک جریان جهانی شدن عدالت و رفع تبعیض و ظلم برعلیه مردم جهان محسوب میشود که بنیان حرکت خود را بر اقتدار مبتنی بر علم و دین قرار داده است.
بعد از گذشت ۴۷ سال، جنگ تحمیلی اسرائیل غاصب بر علیه ملت شریف ایران، یک آزمون مهم بود که قدرت زیرساختهای دفاعی و اجتماعی و استواری جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذاشت.
بطور حتم مهمترین رکن توفیقات ما جامعنگری به مسیر رشد و پیشرفت و به تعبیر رهبر معظم انقلاب پیوند عمیق دین و دانش و ایمان و علم بوده که منجر به سلامت اجتماعی و رشد متعالی جامعه به سمت استقرار تمدن نوین اسلامی خواهد بود. بر این اساس فرهنگستان علوم ضمن اعلام آمادگی نسبت به سازمند کردن پیکره یکپارچه دین و دانش در مسیر استقرار شاخصهای انسان ساز و تسهیل کننده زندگی سعادتمند بشر، نکاتی را به ملت شریف و نخبگان سرافراز ایران عزیز یادآور میشود:
عصر طلایی اسلامی، نمونهای درخشان از پیوند عمیق دین و دانش بود
۱- در طول تاریخ تمدن، کاوش بر حقیقتِ دانش و دانش حقیقی، تعیینکنندهترین نیروی پیشرفت و گشایش و نجات بشر بوده است. عصر طلایی اسلامی، نمونهای درخشان از پیوند عمیق دین و دانش بود که در آن اکتشافات بشری از مکاشفات الهی تفکیکناپذیر بودند. مراکز بزرگ علمی در بغداد، قرطبه و سمرقند هستههایی بودند که در آن فلسفه، پزشکی، نجوم و الهیات در همزیستی موحدانه شکوفا میشدند. شخصیتهایی چون ابن سینا، فارابی و خوارزمی بین عقل و وحی تمایز قائل نبودند. این یکپارچگی دین و دانش، تمدن اسلامی را به اوج خویش رساند.
۲- در عین حال، متأسفانه زوال سیاسی و تهاجمات خارجی موجب فرسایش تدریجی انسجام فکری در جهان اسلام شد و شاهد ظهور پیامدهای گسست بین علم از ایمان شد. همین الگو، بعدها هرچند در مسیری متفاوت، در جهان غرب نیز آشکار شد. عصر روشنگری، بذرهای معرفتشناسی سکولاری را کاشت که نتیجه آن ظهور نوع جدیدی از استبداد شد. غرب مدرن خود را ذینفع این شکاف میدانست چرا که در استبداد سکولار، علم به خدمت توسعه استعماری، بهرهبرداری صنعتی و توسعه ابزارهای کشتارجمعی درآمد.
در عین حال، غرب نیز از مصائب این شکاف مصون نبوده است، چرا که دکترین مدرنیته، که از خاکستر کیهانشناسیهای قرون وسطایی زاده شد و آرمان افسونزدایی از جهان و رستگاری بشریت از قید جزماندیشی را در سر داشت، محصولی به جز تمدنی تکهتکه، بیگانه از معنا، سرشار از انحصارگرایی و تهی از بنیانهای متعالی نداشت.
۳- در عمل، بزرگترین لطمهای که عصر مدرن بر پیکر تمدن بشری وارد کرد، جدایی دانش از منشأ قدسی آن و تقلیل آن به قلمروی عاری از حقیقت الهی بود. الگووارههای معرفتشناختی حاکم بر جهان سکولار، علیرغم تظاهر به بیطرفی، عقلانیت و عینیت علمی، در ژرفترین لایههای خود متکی بر پیشفرضهایی جزماندیشانهاند که ریشه در مادیگرایی، فردباوری و سودمحوری دارند. این الگووارهها، با صرف نظر کردن از هرگونه مرجعیت قدسی و نادیده گرفتن وجوه الهی معرفت، آن را به ابزاری برای تولید قدرت، مدیریت تودهها و حفظ نظمی سلطهآمیز تقلیل دادهاند.
بدینسان، معرفت گرفتار در نظامهای محاسبهگر و عقلانیت ابزاری به کارگزار منطق بازار، فناوری و دیوانسالاری مدرن بدل شد. پیامدهای این شکاف، خواه در افول عصر طلایی اسلامی یا تناقضات مدرنیته غربی، فاجعهبار و محصول نهایی آن جهانی بوده است که در آن پیشرفت مادی به بهای ناآرامیهای وجودی محقق شده است. به سبب معرفت جداکننده دین و دانش، همان ملتهایی که آرمانهای روشنگری را ترویج میکردند، عاری از این بصیرت شدند که خود نیز قربانی توجیه بردهداری، استعمار و محو فرهنگی از طریق نژادپرستی شبهعلمی خواهند بود.
۴- همزمان که پیشرفتهای پزشکی امید به زندگی را افزایش داد، سالانه میلیونها قربانی انواع جدید و بیسابقهای از معلولیتهای ماندگار، بیماریهای مزمن و مشکلات روانشناختی تولید شد. بیماریهای غیر واگیر از جمله بیماریهای قلبی عروقی، سرطانها، دیابت و بیماریهای تنفسی مزمن محصولِ مدرنیته، اکنون مسئول قریب به ۷۵ درصد از تمامی مرگومیرها در جهان است.
سالانه بیش از ۷۰۰ هزار نفر به دلیل خودکشی جان خود را از دست میدهند
اختلالات روانی و مصرف مواد مخدر و الکل به عنوان عوامل بارز بیماریها شناخته میشوند که سالانه بیش از ۹۷۰ میلیون نفر، یعنی تقریباً یک از هر هفت انسان، یک یا چند اختلال روانی را تجربه میکنند. این اختلالات سهمی معادل حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد از تمامی سالهای عمرِ از دست رفته را در بر میگیرند. همچنین سالانه بیش از ۷۰۰ هزار نفر به دلیل خودکشی جان خود را از دست میدهند.
۵- همان نبوغ صنعتی که درصدد نجات انسانها از فقر بود، به افزایش بیسابقه نابرابری اقتصادی منجر شد؛ بهگونهای که هماکنون نزدیک به یک درصد از جمعیت جهان مالک بیش از ۵۰ درصد از کل ثروت جهانیاند، در حالی که ۵۰ درصدِ فقیرتر جمعیت کره زمین تنها کمتر از ۲ درصد از این ثروت را در اختیار دارند.
ثروت میلیاردرها تنها در سه سال (۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳) بیش از ۷/۲ تریلیون دلار افزایش یافته است، در حالیکه دستمزد واقعی اکثریت مردم در بسیاری از کشورها کاهش یافته و هزینههای زندگی، سلامت، مسکن و آموزش به نحو مهارناپذیری افزایش یافته است. نابرابری درآمدی در اغلب کشورها در حال افزایش است، بهگونهای که ضریب جینی در بسیاری از اقتصادهای بزرگ به سطحی نزدیک یا بالاتر از ۴۰/۰ رسیده است، که نشانهی تمرکز خطرناک ثروت در دست اقلیتی کوچک است.
این الگوی تمرکز فزاینده ثروت، نهتنها توسعهی انسانی و عدالت اجتماعی را تهدید میکند، بلکه زمینهساز ناپایداریهای سیاسی، شورشهای اجتماعی و بحرانهای عظیم در سطح جهانی است. پیشرفتهای فناورانه که به تسلط بر طبیعت و حیات کره مسکون منجر شد، بحرانهای زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای مخرب بشر، مانند گرمایش زمین، سیل، خشکسالی، طوفان و آتشسوزیهای جنگلی را به بارآورد که سالانه موجب جابهجایی حدود ۳۰ میلیون نفر در سراسر جهان میشود.
بهطور مشخص، در سال ۲۰۲۲، ۶/۳۲ میلیون نفر به دلیل فجایع زیستمحیطی مجبور به ترک محل زندگی خود شدند که بخش عمدهای از این مهاجرتها به دلیل تغییرات اقلیمی و مدیریت ناکارآمد منابع طبیعی بوده است. از این تعداد، تقریباً یکسوم در وضعیت آوارگی طولانیمدت باقی میمانند، زیرا امکان بازگشت به محل سکونت پیشین یا اسکان مجدد پایدار برای آنان فراهم نیست.
در سال گذشته، جهان شاهد بیشترین تعداد درگیریهای مسلحانه دولتی بوده است
۶- عقلانیتی که اسرار اتم را گشود، فجایع هیروشیما و ناکازاکی را نیز تولید کرد. در سال گذشته، جهان با ثبت ۶۱ منازعه دولتی در ۳۶ کشور، بیشترین تعداد درگیریهای مسلحانه دولتی از زمان پایان جنگ جهانی دوم را شاهد بوده است. در این سال، مجموع قربانیان خشونت سازمانیافته حدود ۲۰۰ هزار نفر بوده است. از سوی دیگر، سالانه حدود ۴/۴ میلیون نفر در پی صدمات ناشی از خشونت یا حوادث کشته میشوند که ۱/۲۵ میلیون نفر از آن مستقیماً به خشونت مربوط است و تقریباً ۱۰ درصد از سالهای زندگی با ناتوانی را تشکیل میدهد.
۷- درسهای تاریخ روشن است و امروزه، جهان محصول تلخ جدایی منطق الهی از همه نهادهای مهم اداره جامعه یعنی علم، سیاست، خانواده و از هم مهمتر سبک زندگی انسان را مشاهده میکند. قرن بیست و یکم عصر نوآوریهای سرسامآور است، با این حال، عصر نابرابریهای فجیع، ویرانیهای زیستمحیطی و تکهتکه شدن زیست بوم زندگی و افزایش جنگ و تبعیض اجتماعی است. هوش مصنوعی، مهندسی ژنتیک و فناوریهای فضایی وعدههای عظیمی دارند، با این حال، در غیاب حکمت الهی، در حال تثبیت اشکال جدیدی از ستم نیز هستند. نظم جهانی همچنان نظمی است که در آن برتری علمی و فناورانه توسط تعداد انگشتشماری از کشورها انحصار یافته است که شرایط آن را تحت عناوین توسعه یا امنیت برای بقیه بشریت تلخ میکنند.اینها تناقضات دانش سکولار است.
همزمان که این دانش، قابلیتهای انسانی را تقویت میکند، حرمتهایی را که بایستی الزاماً بر کاربرد آن حاکم باشد، نادیده میگیرد. جاهطلبیهای هستهای قدرتهایی که عدم اشاعه را موعظه میکنند، انحصارگریهای دارویی که داروهای نجاتبخش را از جمعیتهای فقیر دریغ میکنند و رسانههای جریان اصلی که افکار عمومی جهانی را دستکاری میکنند، همه نشانههای جهانی هستند که در آن دانش از بنیان خویش جدا مانده است.
۸- روشن و بدیهی است، وقتی علم از بُعد اخلاقی و الهی خود تهی شود، نه تنها به تعالی بشر منجر نخواهد شد، بلکه در خدمت نظامهایی درمیآید که خشونت، ستم، استثمار و سلطه را با زبان فناوری و آمارهای علمی مشروع جلوه خواهد داد. از اینرو، علم سکولار و جدایی دانش از دین نه تنها به رهایی انسان منجر نشده است، بلکه سرآغازی بر عصری بوده است که در آن علم به نیرنگ تبدیل شده و به ابزار سلطه و تخریب بدل شد.
در برابر این جریان سهمگین، سنتی الهی وجود دارد که بر وحدت دین و دانش و عقل و ایمان استوار است. در این سنت، پیگیری دانش فعالیتی متصل به مسئولیت بشری و پاسخ به ندای الهی برای اداره مسئولانه خلقت بر مبنای عدالت و حق است. در این سنت، علم ابزار غلبه بر طبیعت و انسان نیست، بلکه گوش سپردن به ندای آن و زیستن با آن در صلح و صدق و سلم است.
۹- مسیر پیش رو مسیر بازسازی و تأکید مجدد بر این نکته اساسی است که پیشرفت واقعی تنها از مسیر یکپارچگی دین و دانش و البته رشد شتابان علم و فناوری هدفمند امکانپذیر است. تأمل رهبر حکیم انقلاب بر یکپارچگی دین و دانش، همزمان که کلید فهم عزت و سربلندی ایران اسلامی است، تصحیح ضروری ناکامیهای تجددگرایی محروم از سرمایه دین و ایمان نیز است.
رشد و پیشرفت ایران عزیز با هدف نزدیک شدن به شاخصهای والای تمدن نوین اسلامی آثار مبارک و ماندگاری نه فقط برای ملت شریف ایران بلکه برای همه ملتهای جهان خواهد داشت و نقش دانشمندان و محققان عمقاندیش بسیار کلیدی و تعینبخش است. بنابراین، اصرار بر یکپارچگی دین و دانش، در واقع دغدغه احیای کرامت و حقیقت انسان و طبیعت است که از تقلیل حقیقت قدسی به امری به ظاهر انسان معیار امتناع میورزد، زیرا آنجا که انسان خود را معیار نهایی همه چیز قرار دهد، هر حرمتی قابل نقض و هر حقیقتی قابل مذاکره خواهد بود.
۱۰- فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران به توان علمی ایران عزیز بسیار باورمند است . جمهوری اسلامی ایران با بیش از ۲۳ میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی در همه رشتههای کلیدی و با برخورداری از سرمایه انسانی بزرگ دانشمندان ۱ درصدی جهان و بهرهمندی از ظرفیتهای بزرگ خلاقیت و نوآوری در همه حوزه هایکلیدی علوم پایه، مهندسی و علوم انسانی و الهی و البته ظرفیت بالا و تخصصی علوم پزشکی، مسیر پیشرفت و تبدیل تواناییهای علمی به خیزش جدید رشد و پیشرفت و تأمین سلامت و آسایش ملت بزرگ ایران اسلامی را هموار میبیند و در این دوره جدید تبدیل همه ظرفیتهای علمی کشور به پیشرفت عملی جمهوری اسلامی را منشأ یک خیزش جدید برای رسیدن به ایرانی به مراتب قدرتمندتر میداند.
از خدای سبحان عزت و عظمت ملت عزیز، گرانقدر و شریف ایران و عمر با عزت همراه با سلامتی را برای رهبر حکیم انقلاب و احیا جهانی اندیشه الهی که توجه به نور سعادت از طریق تعامل دائمی دین و دانش و ایمان و علم را شعار خود قرار میدهد، آرزومندیم.
دیدگاهتان را بنویسید