آخرین اخبار
صفحه نخست / استانها > آذربایجان شرقی / استانها > آذربایجان غربی / استانها > اردبیل / استانها > اصفهان / استانها > البرز / استانها > ایلام / استانها > بوشهر / استانها > تهران / استانها > چهارمحال و بختیاری / استانها > خراسان جنوبی / استانها > خراسان رضوی / استانها > خراسان شمالی / استانها > خوزستان / استانها > زنجان / استانها > سایر / استانها > سمنان / استانها > سیستان و بلوچستان / استانها > فارس / استانها > قزوین / استانها > قم / استانها > کردستان / استانها > کرمان / استانها > کرمانشاه / استانها > کهگیلویه و بویراحمد / استانها > گلستان / استانها > گیلان / استانها > لرستان / استانها > مازندران / استانها > مرکزی / استانها > هرمزگان / استانها > همدان / استانها > یزد / اقتصاد > آب و انرژی / اقتصاد > اقتصاد ایران / اقتصاد > اقتصاد جهان / اقتصاد > بانک و بیمه وبورس / اقتصاد > راه و مسکن / اقتصاد > صنعت و معدن و تجارت / اقتصاد > کار و تعاون / اقتصاد > کشاورزی و دامداری / بازار > بازار / بازار > خرده فروشی و خدمات / بازار > خودرو / بین الملل > آسیای شرقی و اقیانوسیه / بین الملل > آسیای غربی / بین الملل > آفریقای مرکزی و جنوبی / بین الملل > آمریکای شمالی / بین الملل > آمریکای لاتین / بین الملل > اروپا / بین الملل > اوراسیا / بین الملل > ایران در جهان / بین الملل > غرب آسیا و آفریقای شمالی / جامعه > آسیب های اجتماعی / جامعه > آموزش و پرورش / جامعه > انتظامی / جامعه > جوان و خانواده / جامعه > حوادث و بلایا / جامعه > رفاه و خدمات اجتماعی / جامعه > سایر حوزه ها / جامعه > شهری / جامعه > قضایی و حقوقی / جامعه > محیط زیست / جامعه > میراث فرهنگی و گردشگری / حوزه و دانشگاه > آموزش عالی / حوزه و دانشگاه > حوزه / حوزه و دانشگاه > دانشجویی / دانش و فناوری > علم و دانش / دانش و فناوری > فناوری اطلاعات و ارتباطات / دانش و فناوری > فناوری های نوین / دین و اندیشه > اسلام در جهان / دین و اندیشه > اندیشمندان و اندیشکده ها / دین و اندیشه > حوزه و نهادهاي ديني / دین و اندیشه > علوم انسانی / دین و اندیشه > قرآن و عترت / سلامت > بهداشت / سلامت > تغذیه / سلامت > درمان / سلامت > نظام سلامت / سیاست > احزاب و تشکلها / سیاست > امنیتی و دفاعی / سیاست > انقلاب اسلامی / سیاست > دولت / سیاست > رهبری / سیاست > سایر / سیاست > سیاست خارجی / سیاست > مجلس / عکس > استانی / عکس > خبری / عکس > دریافتی / عکس > مستند / عکس > منابع خارجی / فرهنگ و ادب > رسانه / فرهنگ و ادب > صنایع فرهنگی / فرهنگ و ادب > فرهنگ عمومی / فرهنگ و ادب > فرهنگ مقاومت / فرهنگ و ادب > کتاب و ادبیات / فیلم > استان ها / فیلم > اقتصاد / فیلم > اینفومهر / فیلم > بین الملل / فیلم > جامعه / فیلم > دانش و فناوری / فیلم > سلامت / فیلم > سیاست / فیلم > فرهنگ و اندیشه / فیلم > هنر / فیلم > ورزش / مجله مهر > دکه روزنامه / مجله مهر > دور دنيا / مجله مهر > دیگر رسانه‌ها / مجله مهر > زندگی / مجله مهر > فجازی / مجله مهر > گزارش ویژه / هنر > تئاتر / هنر > رادیو و تلویزیون / هنر > سینمای ایران / هنر > سینمای جهان / هنر > موسیقی و هنرهای تجسمی / ورزش > توپ و تور / ورزش > سایر ورزشها / ورزش > فوتبال ایران / ورزش > فوتبال جهان / ورزش > کشتی و وزنه برداری / ورزش > ورزش های رزمی
  • همه همکاران آقای مجری!

    به گزارش خبرگزاری مهر، صبح نو در گزارشی نگاهی به برجسته‌ترین تجربه‌های عروسکی سال‌های اخیر در مدیوم‌های مختلف داشته است که در ادامه می‌توانید بخوانید: در اثنای بخش دفاعیه از قسمت سوم «کارناوال» یکی از حضار، نمایش عروسکی را پدیده‌ای غربی و وارداتی معرفی کرد و آن را در برابر موسیقی بومی و فولک رقیب […]

    اشتراک گذاری
    13 مرداد 1404
    کد مطلب : 67472

    به گزارش خبرگزاری مهر، صبح نو در گزارشی نگاهی به برجسته‌ترین تجربه‌های عروسکی سال‌های اخیر در مدیوم‌های مختلف داشته است که در ادامه می‌توانید بخوانید: در اثنای بخش دفاعیه از قسمت سوم «کارناوال» یکی از حضار، نمایش عروسکی را پدیده‌ای غربی و وارداتی معرفی کرد و آن را در برابر موسیقی بومی و فولک رقیب قرار داد. بلافاصله، تماشاگر دیگری این موضوع را یادآور شد که عروسک‌ها از قدیم با فرهنگ ایرانی عجین بوده‌اند و در ادامه نیز، وحید آقاپور توضیحاتی درباره موضوع مورد بحث ارائه کرد. در این لحظه خاص، گویی مخاطبان به خودشان آمدند و تازه به یاد آوردند که عروسک‌ها چقدر مهم هستند؛ موجودات مهربان و کوچکی که از بچگی با ما هستند و به انحای مختلف در جهان خیال‌انگیز ذهن ما زیست می‌کنند. همین تلنگر ساده، باعث شد نقش پررنگ عروسک‌ها در عرصه نمایش طی سال‌های اخیر را به مرور کنیم و افزایش خیره‌کننده ضریب نفوذ آن‌ها را به فال نیک بگیریم. در این شکوفایی دفعی و برنامه‌ریزی نشده، نام یک نفر را نمی‌توان از یاد برد: ایرج طهماسب.

    آنچه امروز به مرور در آثار مختلف نمایشی در حال ظاهر شدن است را امپراطوری دو نفره آقای مجری و کلاه‌قرمزی طرح‌ریزی کرده است. روزگاری که مرد دوست‌داشتنی جهان عروسک‌ها در قامت «آقای مجری» مقابل دوربین می‌نشست و همکار سمپاتش، حمید جبلی، هم‌زمان به جای کلاه‌قرمزی و پسرخاله از زیر میز حرف می‌زد، کمتر کسی فکر می‌کرد در اوایل قرن جدید شمسی، بچه‌های نسل‌های بعدی که آن روزها پای تلویزیون می‌نشستند و فانتزی رفتن به تهران و دستیار مجری شدن را خیالبافی می‌کردند، در بزرگسالی این‌طور با عروسک‌ها مشغول هنرنمایی شوند. موجودات اسفنجی بامزه‌ای که سه دهه قبل در انحصار ایرج طهماسب و حمید جبلی بودند، حالا متنوع شده‌اند و امپراطوری عروسکی «آقای مجری» را وسعت می‌بخشند.

    درحالی‌که حمید جبلی به جای دو شخصیت از ماندگارترین کاراکترهای تاریخ تلویزیون ایران (نه صرفاً در جهان عروسکی که در همه ژانرهای نمایشی) حرف می‌زد و ایرج طهماسب هیچ وقت اجازه نداد تصویری از پشت صحنه برنامه‌اش به بیرون درز کند، نمایش وحید آقاپور و محمد لقمانیان در «کارناوال» شکل دیگری از مواجهه با عروسک را به مخاطبان عرضه کرد. امیرحسین رستمی با سه عروسک پای به رقابت گذاشت و گربه تازه‌وارد رامبد جوان هم به مرور جای خودش را در میان مخاطبان باز می‌کند.

    این در حالی است که عروسک دیگری به نام «جناب‌خان» امروز به چنان درجه‌ای از استقلال و محبوبیت رسیده که در قامت یک سلبریتی، در امور تبلیغاتی شرکت می‌کند. هم‌زمان، جوان دیگری مشغول اجرای نمایش‌های عروسکی در سالن‌های تئاتر است که با استقبال باورنکردنی مخاطبان مواجه می‌شوند. همه این‌ها اما خاطرات رسوب‌کرده برنامه‌های ایرج طهماسب در رگ‌ها حافظه جمعی چند نسل از بچه‌های ایران هستند که به مرور و در قالب قطعات مختلف موزاییکی خودشان را نشان می‌دهند و وقتی در کنار هم چفت می‌شوند، تصویر بزرگ‌تر و بدیعی را نمایان می‌سازند: تصویری از ذائقه مخاطب ایرانی که حالا عروسک‌ها را کاملاً به جان پذیرفته است و در بسیاری از موارد، آن‌ها را به آثار درام ترجیح می‌دهد. در این مطلب، مروری بر مهم‌ترین تلاش‌های انجام شده در قالب نمایش عروسکی داریم که اخیراً در مدیوم‌های مختلف به موفقیت دست یافته‌اند.
    جناب‌خان: عروسکی که دل‌ها را تسخیر کرد

    جناب‌خان، عروسکی که با لهجه جنوبی و شخصیتی متفاوت وارد تلویزیون ایران شد، به سرعت توانست دل میلیون‌ها مخاطب را به دست بیاورد. او نخستین‌بار در مجموعه «کوچه مروارید» دیده شد، اما حضورش در برنامه «خندوانه» بود که این شخصیت را به اوج شهرت رساند. جناب‌خان از همان ابتدا ثابت کرد که عروسکی صرفاً برای خنداندن کودکان نیست. شخصیت او به گونه‌ای طراحی و اجرا شد که هم‌زمان بزرگسالان را نیز جذب می‌کرد. صداپیشگی و جان‌بخشی به این شخصیت توسط محمد بحرانی، نقطه عطفی در موفقیت جناب‌خان بود. بحرانی با مهارت منحصربه‌فردش در بداهه‌پردازی و ساخت لحظه‌های ناب، جناب‌خان را از یک عروسک ساده به یک موجود زنده و دوست‌داشتنی تبدیل کرد. شوخی‌های فی‌البداهه، اشعار و ترانه‌های طنزآمیز و حتی دیالوگ‌هایی که خارج از متن برنامه شکل می‌گرفت، باعث شد مخاطبان احساس کنند با شخصیتی واقعی طرف هستند که می‌تواند مثل یک دوست صمیمی، آن‌ها را بخنداند و با آن‌ها همراه شود.

    محبوبیت جناب‌خان به حدی رسید که مرزهای یک برنامه تلویزیونی را شکست و به پدیده‌ای فرهنگی تبدیل شد. نقطه‌ای که این محبوبیت بیش از پیش نمایان شد، حضور او در ویژه‌برنامه نوروزی «نود» بود. «نود» که یکی از پرتداوم‌ترین و پرمخاطب‌ترین برنامه‌های تاریخ رسانه ملی محسوب می‌شود، همواره در ویژه‌برنامه‌های شاد و مناسبتی خود میزبان برجسته‌ترین چهره‌های هنری و فرهنگی می‌شد. دعوت از جناب‌خان به‌عنوان مهمان ویژه این برنامه، نشان داد که جایگاه او فراتر از یک عنصر سرگرم‌کننده است.

    این عروسک دوست‌داشتنی حتی پس از پایان «خندوانه» هم توانست جایگاه خود را حفظ کند و در برنامه «هزار و یک» حضور تأثیرگذاری داشته باشد. انتقال موفقیت از یک برنامه به برنامه‌ای دیگر اتفاقی معمولی نیست؛ بسیاری از کاراکترها و چهره‌ها در تغییر بستر شکست می‌خورند، اما جناب‌خان به واسطه ویژگی‌های منحصربه‌فردش توانست همان جذابیت را در قالبی جدید هم حفظ کند.
    ادای دین عروسکی
    اجرای امیرحسین رستمی در قسمت دوم برنامه «کارناوال» یکی از آن لحظاتی بود که نشان داد خلاقیت می‌تواند حتی در قالب‌های محدود تلویزیونی هم به اوج برسد. رستمی به جای انتخاب مسیرهای مرسوم، به سراغ ابزاری رفت که سال‌ها در برنامه‌های سرگرمی ایرانی کمتر جدی گرفته شده بود: عروسک. او با استفاده از عروسک‌های شبیه‌سازی‌شده از سه خواننده مشهور خارج‌نشین، فضایی پر از طنز و نوستالژی خلق کرد که توانست هم مخاطبان جوان و هم نسل قدیمی‌تر را با خود همراه کند. این انتخاب صرفاً یک شوخی ساده نبود؛ بلکه حرکتی حساب‌شده برای ایجاد پیوند میان خاطرات جمعی و یک موقعیت معاصر به واسطه نمادهایی آشنا و دوست‌داشتنی بود. پراید هاچ‌بک آلبالویی که عروسک‌ها سوار بر آن بودند، خود به استعاره‌ای نوستالژیک بدل شد و شوخی‌های عروسک‌ها درباره این خودرو، نقدی اجتماعی را هم به زبان طنز بیان کرد.

    استفاده از عروسک به رستمی امکان داد مرزهای ممیزی و محدودیت‌های اجرای مستقیم را بشکند و کاراکترهایی را به صحنه بیاورد که در حالت عادی، صحبت کردن از آن‌ها دشوار می‌نمود. این عروسک‌ها نه‌تنها توانستند با اجرای قطعاتی، فضای موزیکال و پرانرژی خلق کنند، بلکه با اغراق در رفتار و ظاهر، بعدی کمیک و نمایشی به اجرا افزودند. رستمی در این انتخاب نشان داد که عروسک می‌تواند فراتر از ابزاری کودکانه عمل کند و در مقام رسانه‌ای برای بیان خلاقانه و حتی انتقادی جای بگیرد.
    با این‌همه، رقابت در «کارناوال» تنها به خلاقیت ختم نمی‌شود؛ بلکه عوامل متعددی در انتخاب برنده نقش دارند. اجرای رستمی هرچند از نظر ایده و پرداخت متفاوت درخشان بود، اما در نهایت در رقابتی نزدیک، قافیه را به نمایش آوانگارد و موزیکال روزبه حصاری واگذار کرد. نمایش حصاری، با زبان هنری خاص و ساختارشکنی‌هایش توانست کمی بیشتر نظر داوران و مخاطبان را به خود جلب کند. این شکست اما از ارزش اجرای رستمی نکاست؛ بلکه نشان داد او جسارت تجربه کردن و نوآوری را دارد، حتی اگر نتیجه نهایی به سود او نباشد.

    در ذهن مخاطبان، عروسک‌های پرانرژی و بامزه‌ای که از دل خاطرات بیرون آمده بودند، همچنان زنده ماندند. این اجرا به‌عنوان نمونه‌ای از جسارت در انتخاب فرم و استفاده هوشمندانه از ابزارهای نمایشی، جایگاهی ویژه در «کارناوال» پیدا و ثابت کرد که حتی یک ایده ساده، اگر درست پرداخته شود، می‌تواند به یکی از ماندگارترین لحظات یک برنامه مبدل شود.
    جان‌بخشی به یک تازه‌وارد: بی چشم و رو

    در قسمت سوم «کارناوال» وحید آقاپور نشان داد که هنوز هم می‌توان با ایده‌ای ناب، چارچوب‌های شناخته‌شده برنامه‌سازی را شکست و مخاطب را شگفت‌زده کرد. او از همان ابتدا، مسیر متفاوتی را انتخاب کرد. برخلاف سنت معمول کارهای عروسکی استاد ایرج طهماسب که اجازه نمی‌دادند بیننده از جریان زیر میز مطلع شود، آقاپور و لقمانیان جسارت به خرج دادند و نه‌تنها عروسک‌گردان و صداپیشه را از پشت پرده بیرون آوردند، بلکه در مقام صداپیشه و گرداننده، شخصیت تازه‌ای به نام «بی‌چشم و رو» را زنده کردند.

    خود وحید آقاپور پشت میکروفون قرار گرفت و اجازه داد عروسک عجیب و ناشناخته‌اش، با هدایت محمد لقمانیان، اولین نفس‌هایش را مقابل تماشاگران بکشد. لقمانیان که صداپیشگی کاراکتر دوست‌داشتنی «بچه فامیل» در «کلاه قرمزی» و «مهمونی» ساخت آیتم‌های پرطرفدار با عروسک «لقمه» و کارگردانی مجموعه عروسکی «شوخی شوخی» را در کارنامه دارد، این بار وظیفه جان‌بخشی فیزیکی به این موجود تازه‌وارد را برعهده گرفت؛ موجودی که در لحظه به لحظه اجرا، از یک پوسته بی‌هویت به کاراکتری زنده و پرکشش تبدیل شد.

    تماشاگران به سرعت با این عروسک ارتباط برقرار کردند و حضور عروسک‌گردان و صداپیشه روی صحنه، نه‌تنها حس بینندگان را خراب نکرد، بلکه شکلی از شفافیت و صمیمیت به اجرا بخشید که کمتر در آثار تلویزیونی دیده می‌شود. این تجربه تازه، نه‌تنها سرگرم‌کننده بود، بلکه مرز میان دنیای واقعی و دنیای عروسک‌ها را به نفع خیال و خلاقیت از بین برد. درحالی‌که بسیاری تصور می‌کردند گروه محسن شریفیان، با پیشینه درخشان این موزیسین و استفاده‌اش از عناصر فرامتنی چون «خلیج فارس» به راحتی برنده رقابت خواهد شد، نتیجه متفاوتی در این قسمت از «کارناوال» رقم خورد. تماشاگران، برخلاف پیش‌بینی‌ها، دلشان را به «بی‌چشم و رو» و تیم سه‌نفره آقاپور، لقمانیان و این عروسک تازه‌وارد سپردند و رأی نهایی به نفع آن‌ها رقم خورد.

    این اتفاق نشان داد که عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزاری برای سرگرمی کودکان یا تمهیدی برای تنوع‌بخشی به قالب برنامه‌های تلویزیونی نیستند. آن‌ها به شخصیت‌هایی زنده و اثرگذار تبدیل شده‌اند که می‌توانند در بزرگ‌ترین رقابت‌های نمایشی شبکه خانگی هم به موفقیت برسند. اجرای گروه وحید آقاپور پر از لحظات خلاقانه‌ای بود که به سادگی از ذهن مخاطبان پاک نمی‌شوند. «کارناوال» هم با این اجرا ثابت کرد که در دل این برنامه، ظرفیت‌هایی برای تولد نمایش‌های تازه و جسورانه‌تر نهفته است؛ ظرفیتی که می‌تواند هر قسمت را به تجربه‌ای فراموش‌نشدنی بدل کند و عطش مخاطب برای خلاقیت‌های بعدی را بیشتر و بیشتر سازد.
    غوطه‌ور در عالم خیال

    نمایش‌های عروسکی سال‌ها به‌عنوان هنری در حاشیه تلقی می‌شدند؛ حوزه‌ای که بیشتر برای پرکردن بخشی از برنامه‌های کودک و نوجوان تعریف می‌شدند و کمتر به‌عنوان بستری برای روایت‌های عمیق و خلاقانه ویژه بزرگسالان مورد توجه قرار می‌گرفتند. در سال‌های اخیر اما با حضور هنرمندان جوان، این نگاه دگرگون شده است. دو اثر شاخص قیس یساقی به نام‌های «مثلث» و «جک نارن» به خوبی نشان می‌دهند که چگونه می‌توان از ابزار عروسک برای خلق تئاتری تأثیرگذار و روشنفکرانه، در قالب کمدی مدرن، برای مخاطبان بزرگسال استفاده کرد و موفق بود.

    «مثلث» نقطه عطفی در این مسیر است؛ نمایشی که با ساده‌ترین امکانات و کمترین هزینه تولید، یکی از پرفروش‌ترین آثار عروسکی ایران شد. استفاده از تنها دو سه قطعه نامتعارف که جداگانه هیچ شباهتی به عروسک‌های معمول ندارند، اما ترکیبشان با هم، شمایل یک موجود تازه متولد شده را هویدا می‌کند، خلاقیتی هنرمندانه است که هم مخاطبان و هم منتقدان را شگفت‌زده کرد.

    یساقی درباره توفیقات این نمایش به «صبح نو» توضیح داد که «مثلث» با حدود ۳۵۰ اجرا در چهار شهر ایران و کشور قزاقستان و جذب حدود ۴۰ هزار تماشاگر، فروشی بیش از هفت میلیارد تومان را به ثبت رسانده است؛ عددی که در حوزه تئاتر عروسکی ایران کم‌سابقه و حتی بی‌نظیر است. موج جوایزی که «مثلث» در جشنواره‌های معتبر داخلی و خارجی به دست آورد، از جمله عنوان بهترین اثر اقتباسی از جشنواره پاپت‌لند قزاقستان، جوایز متعدد از جشنواره بین‌المللی تهران مبارک و جایزه بهترین تئاتر عروسکی از سومین جشن موسیقی و تئاتر حافظ، نشان داد که این موفقیت صرفاً تجاری نبوده، بلکه اعتباری هنری را نیز برای تئاتر عروسکی به ارمغان آورده است.

    پس از این تجربه موفق، یساقی با اعتمادبه‌نفس بیشتری به صحنه برگشت و اثری بزرگ‌تر و پرجزئیات‌تر به نام «جک نارن» را خلق کرد. برخلاف سادگی تعمدی و بیش‌ازحد «مثلث» این نمایش بر طراحی‌های پیچیده‌تر و همکاری یک تیم حرفه‌ای

    از عروسک‌گردانان و صداپیشگان، از جمله محمد لقمانیان، فرشاد قاسمی و محمدجواد مهدیان استوار است. در نتیجه، نمایشی به روی صحنه رفته که با روایتی طنزآلود از واقعه‌ای تاریخی، مفاهیمی عمیق را در قالبی جذاب و سرگرم‌کننده به مخاطب منتقل می‌کند. با وجود دشواری‌های اجرایی و هم‌زمانی با شرایط بحرانی کشور، «جک نارن» توانست طی کمتر از دو ماه، به فروشی نزدیک به یک میلیارد تومان برسد. جوایز پرشمار این اثر از جشنواره بین‌المللی تهران مبارک نیز بر جایگاه برجسته آن مهر تأیید زدند.

    موفقیت‌های پیاپی این دو نمایش به‌وضوح نشان می‌دهد که تئاتر عروسکی دیگر محدود به دنیای کودکان نیست و می‌تواند مخاطبانی از همه گروه‌های سنی و سطوح فکری را جذب کند. این آثار به‌نوعی ثابت کردند که عروسک نه فقط ابزاری برای سرگرمی، بلکه رسانه‌ای قدرتمند برای بیان روایت‌های پیچیده، ایجاد همدلی و حتی تغییر نگاه جامعه است. استقبال بی‌نظیر مردم هم گواهی است بر اینکه تئاتر عروسکی ایران در حال تجربه تولدی دوباره است؛ تولدی که ریشه در خلاقیت، جسارت و نگاهی نو به این هنر دارد. قیس یساقی جوان با «مثلث» و «جک نارن» نه‌تنها مرزهای این هنر را گسترش داده، بلکه افق‌های تازه‌ای را برای نسل‌های آینده هنرمندان عروسکی ترسیم کرده است.

    افتو خودش را پیدا می‌کند

    در میان همه رنگ‌ها و صداهایی که «کارناوال» را به برنامه‌ای متفاوت و پرهیجان تبدیل کرده‌اند، یک عروسک هم نفس می‌کشد که نگاه‌ها را به خود جلب کرده است: «افتو» این گربه پشمالوی بامزه که در هیبت یک دزد دریایی طراحی شده، حالا به یکی از مهم‌ترین عناصر تکرارشونده برنامه تبدیل شده و حضورش، به مرور زمان، از یک موجود عجیب و خنده‌دار به کاراکتری کامل و سروزبان‌دار، تکامل می‌یابد.

    افتو با صداپیشگی بهادر مالکی و عروسک‌گردانی محمد لقمانیان جان گرفته است. مالکی که بسیاری او را با صدای ماندگار و خاطره‌انگیز عروسک تکرارنشدنی «فامیل دور» می‌شناسند، موفق شده از گذشته‌اش فاصله بگیرد و با زنگ صدای جدیدی، افتو را به موجودی مستقل و زنده تبدیل کند. محمد لقمانیان هم با مهارت‌های ویژه‌اش در عروسک‌گردانی، اکت‌های فیزیکی افتو را منحصربه‌فرد کرده است. حرکات ظریف، ژست‌های اغراق‌آمیز و هماهنگی کامل با صدا، باعث شده مخاطب به راحتی حضور این گربه یک‌چشم را بپذیرد. طراحی شخصیت افتو هم هوشمندانه است: ظاهری عجیب و ناآشنا که در عین بامزگی، رگه‌ای از مرموز بودن دارد و همین تضاد، او را جذاب‌تر می‌کند.

    آنچه افتو را ویژه‌تر می‌سازد، روند رشد و تکاملش در طول قسمت‌های مختلف است. هر قسمت که می‌گذرد، افتو بیشتر لحن خودش را پیدا می‌کند و در بیان دیالوگ‌ها به پختگی می‌رسد؛ گویی تماشاگران شاهد بزرگ شدن یک کاراکتر زنده هستند. شوخی‌هایش از سطحی و صرفاً خنده‌دار عبور کرده و حالا لایه‌هایی از طعنه، کنایه و حتی نگاه انتقادی به زندگی را در دل خود دارد. این بلوغ تدریجی به‌ویژه در چارچوب برنامه‌ای که بر پایه تنوع و ریتم سریع ساخته شده، یک امتیاز بزرگ محسوب می‌شود.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *