گشودن درهای حوزه بر علوم انسانی، تهدید یا ضرورت؟
به گزارش خبرگزاری مهر، علی الهی خراسانی پژوهشگر گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی در یادداشتی به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید حوزههای علمیه نوشت: آغاز سال تحصیلی در حوزههای علمیه همواره یادآور تداوم سنتی دیرپا در آموزش و پژوهش دینی است. سنتی که در پرتو آن، قرنها میراث فقهی، کلامی و تفسیری صیانت و […]
به گزارش خبرگزاری مهر، علی الهی خراسانی پژوهشگر گروه فقه کاربردی پژوهشکده اسلام تمدنی در یادداشتی به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید حوزههای علمیه نوشت: آغاز سال تحصیلی در حوزههای علمیه همواره یادآور تداوم سنتی دیرپا در آموزش و پژوهش دینی است. سنتی که در پرتو آن، قرنها میراث فقهی، کلامی و تفسیری صیانت و بازتولید شده است. با این حال، آغاز امسال تنها یک «تکرار تقویمی» نیست؛ بلکه فرصتی است برای بازاندیشی در شیوههای تعلیم و تربیت حوزوی، بازتعریف جایگاه پژوهش در جهان معاصر، و بازگشودن افقهای تازهای در باب فرهنگ گفتوگو و دیگریپذیری.
آموزش؛ از حافظهمحوری به مسئلهمحوری
نظام آموزشی حوزه در پرورش فقیهان و متکلمان سترگ کارآمد بوده است، اما طلاب امروز در جهانی به تحصیل میپردازند که با پرسشهای مدرن علوم انسانی، فلسفههای جدید و چالشهای زیستجهان فناوری احاطه شده است. در چنین شرایطی، استمرار الگوهای سنتی مبتنی بر حفظ متون و تمرین بر اشکال و پاسخ نمیتواند به تمامی نیازهای فکری و وجودی این نسل پاسخ دهد. تحول آموزشی در حوزه نه به معنای گسست از سنت، بلکه به معنای گشودن سنت بر افقهای تازه و توانایی «ترجمه» آموزههای دینی در زیست امروز است. آموزش مسئلهمحور، به جای حافظهمحور، میتواند حوزه را به نهاد اندیشهورزی اجتماعی بدل سازد.
پژوهش؛ بازتعریف نسبت دین و زندگی
پژوهش حوزوی در بسیاری موارد، همچنان موضوعمحور و دروننگر باقی مانده است. این رویکرد اگرچه برای حفظ ذخایر معرفتی سنت ضروری است، اما برای مواجهه با جهان معاصر کافی نیست. امروز پژوهش حوزوی باید «مسئلهمحور» شود؛ بدین معنا که پرسشهای عینی جامعه از عدالت و کرامت انسانی تا اخلاق در جهان دیجیتال و مناسبات قدرت به مسئلههای اصلی پژوهش تبدیل شوند. تنها در این صورت است که حوزه میتواند به پویایی و بالندگی برسد و همچنان مرجعیت فکری و اجتماعی خود را حفظ کند.
ضرورت رویکرد میانرشتهای
یکی از مهمترین چالشهای حوزه، غفلت از امکان و ضرورت رویکرد میانرشتهای است. فقه، بیارتباط با جامعهشناسی و اقتصاد معاصر، نمیتواند در عرصه عمومی کارآمد باشد. اخلاق بدون گفتوگو با روانشناسی و ادبیات معاصر، به هنجارهای انتزاعی تقلیل مییابد. کلام بدون مواجهه با فلسفههای جدید و الهیات تطبیقی، از توان حضور در جهان فکری امروز بازمیماند. گشودن درهای حوزه به سوی علوم انسانی، نه تهدیدی برای هویت آن، بلکه ضرورتی برای حفظ حیات معرفتی و اجتماعیاش است. این گشودگی، پلی میان سنت و امروز خواهد ساخت و حوزه را در تداوم نقش تمدنساز خود توانمند میسازد.
از مناظره تا گفتگو
حوزه در تاریخ خود به سنت مناظره میبالد؛ سنتی که در بسط دانش کلامی و فقهی سهمی بزرگ داشته است. با این حال، آنچه امروز بیش از مناظره نیازمندیم، «گفتوگو» است. مناظره غالباً بر اثبات و غلبه استوار است، اما گفتوگو بر شنیدن، درک متقابل و پذیرش دیگری تکیه دارد. در جهانی که تکثر فرهنگی و دینی واقعیتی انکارناپذیر است، عالِم دینی بیش از هر زمان باید «دیگریپذیر» و «گفتگوگر» باشد. این گذار از مناظره به گفتوگو، نه کنار نهادن سنت، بلکه تعمیق و تعالی آن است.
چشمانداز آینده
آغاز سال تحصیلی جدید میتواند برای حوزه، لحظهای نمادین باشد: لحظهای برای عبور از تکرار به بازاندیشی. آینده حوزه بر سه رکن استوار است: آموزش مسئلهمحور، پژوهش میانرشتهای و فرهنگ گفتوگو. تنها با این سهگانه است که حوزه میتواند در جایگاه نهادی تمدنی باقی بماند؛ نهادی که هم حافظ سنت است و هم توان گفتوگو با انسان معاصر را دارد.
دیدگاهتان را بنویسید