شهادت برای محمدرضا شیرین بود؛ نخبه ای که تیر به قلب دشمن زد

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: محمدرضا ذاکریان نخبه علمی که از همان دوران کودکی انسان می‌توانست آینده‌ای درخشان را برایش تصور کند. انسانی متواضع و فروتن که عشق به وطنش را حاضر نبود با هیچ چیز دیگر عوض کند.

فردی که کمتر سخن می‌گفت مگر در مواقع خاص و لازم؛ انسانی مبادی آداب که آموختن علم برایش در صدر اولویت‌ها بود و نمره زیر بیست برایش معنایی نداشت اما هیچگاه از بقیه امورات روزمره غافل نمی‌شد.

شرمنده مردم هستم

مادر شهید محمدرضا ذاکریان با قدردانی از حضور پرشور مردم در تشییع جنازه پسر و نوه و عروسش در گفتگو با خبرنگار مهر بیان کرد: مردم با حضور خود نشان دادند که چقدر می‌توانند قدردان فرماندهان، دانشمندان و شهیدان خود باشند و این نمایش اقتدار برای همیشه در تاریخ این ملت ماندگار خواهد بود.

وی با اشاره به اینکه از ماه‌های قبل محمدرضا می‌دانست که به شهادت خواهد رسید، اذعان داشت: محمدرضا بارها به شوخی می‌گفت نمی‌دانی چقدر مادر شهید شدن لذت دارد، آن روزها از این حرفش دلخور می‌شدم و گله و شکایت می‌کردم که این چه حرفیه که می زنی اما نمی‌دانستم که محمدرضا من را برای آزمونی بزرگ در حال آماده کردن است.

مادر شهید ذاکریان با آرامشی خاص از خاطرات فرزندش می‌گوید و ادامه می‌دهد: حالا درک می‌کنم که چگونه مادران شهدا با غم عزیزانشان کنار می‌آییند و فکر می‌کنم محمدرضا مستحق چنین مقامی بود.

حال که فکر می‌کنم محمدرضا مستحق چنین مقامی بود چون کسی نبود که مستحق مرگ طبیعی باشد

با افتخار از نحوه خواستگاری از عروسش می‌گوید، از ایمان و اعتقادات مذهبی که ملاک پسرش بود و نصیبش شده بود، از هنرمندی‌های عروسش که باعث شده بود که جز به نام دخترم نام دیگری را به کار نبرد و کمتر از لفظ عروس در کلماتش استفاده کند.

پدر شهید محمدرضا ذاکریان نیز در گفت وگو با خبرنگار مهر بیان داشت: هر آنچه که خداوند بزرگ مقدر بفرماید، هیچ بنده‌ای را توان تفسیر آن نیست و بر آنچه که حکمت متعالیه‌اش تعلق می‌گیرد، هیچکس را جرأت تعبیر و تعدیل آن نمی‌باشد پس خدا را شاکریم که برایمان باور نبودنشان را سهل کرده است.

وی در ادامه خطاب به رهبر انقلاب اسلامی اذعان داشت: به حضرت آقا بگویید، همه‌ما فدای سر ایشان. اینکه چیزی نیست، ما همه زندگی‌مان را می‌دهیم تا حضرت آقا سالم و بی‌غم باشند. این شهدا بهترین‌هایی هستند که داریم و با دل و جان تقدیم‌شان کردیم.

پدر شهید ذاکریان با بیان اینکه بنده احساس می‌کنم این لطف خدا در حق ما بوده که امانتی که در دست ما داشته را این چنین با افتخار تقدیمش کنیم اذعان داشت: بالاخره ما همان مقدار اندک را داشته‌ایم که تقدیم انقلاب کرده‌ایم، ان شاءالله خدا از ما قبول کند و ما از همه مردم ایران تشکر می‌کنیم که ما را با حضورشان شرمنده کرده‌اند و ما شرمنده همه مردم ایران هستیم.

پدر شهید ذاکریان نیز در وصف فرزندش اظهار کرد: فروتنی محمدرضا در حدی بود که هیچ گاه نمی‌دانستیم در حال چه کاری است فقط یکبار در بازدید حضرت آقا از نمایشگاه فناوری‌های ملی گفت این اقداماتی که حضرت آقا به آن مفتخر است از جمله اختراعات من و همکارانم است.

وی ادامه می‌دهد: بسیاری از او می‌خواستند تا برای پول بیشتر به کشورهای دیگر برود که نه ایشان تمایلی داشت و نه ما راضی به این کار بودیم و تنها یک جمله می‌گفت جانم فدای وطنم که به آرزویش رسید.

بسیاری از او می‌خواستند تا برای پول بیشتر به کشورهای دیگر برود که نه ایشان تمایلی داشت و نه ما راضی به این کار بودیم

پدر شهید ذاکریان در ادامه از زندگی پسر و عروسش می‌گوید و اضافه می‌کند: خدا می‌دانست که اگر یکی از این زن و شوهر در این جنگ شهید می‌شد دوری هرکدامشان؛ برای دیگری مسلماً امکان پذیر نبود و این خواست خدا بوده که این خانواده باهم شهید شوند.

وی همچنین با اشاره به اینکه خون پاک شهدا باعث رسوایی ماهیت یزیدیان زمانه خواهد شد، عنوان کرد: جنگ، با هر توجیه و تفسیری که باشد وقتی از کودکان قربانی می‌گیرد، دیگر فقط یک نزاع سیاسی یا امنیتی نیست؛ بلکه جنایتی است علیه انسانیت و در جنگ ۱۲ روزه نیز چنین اتفاقاتی رقم خورد و ناجوانمردانه به غیر نظامی‌ها و کودکان حمله شد و این صحنه‌ها مانند چیزی بود که در کربلا رخ داده است.

پدر شهید ذاکریان در پایان سخنانش با اشاره به اینکه برای رسیدن به سعادت و رستگاری، باید از شهدا الگو گرفته شود، بیان داشت: شهدا با خداوند معامله کرده‌اند و خدا هیچ‌وقت جنس بی‌ارزشی نمی‌خرد، فقط بهترین‌ها را انتخاب می‌کنداین فرزندان هم بهترین بودند که خدا آنها را برای خودش انتخاب کرد.

مازندران در جنگ و دفاع مقدس ۱۲ روزه ۴۹ شهید تقدیم کرد که شهید محمدرضا ذاکریان و خانواده اش از جمله آن هستند.